دوستان عزیز ، این کیفر خواست دادستان انقلاب نیست ، این خلاصه ایست از وبلاگ حسین درخشان در دو سال گذشته خودتان قضاوت کنید، هر بخش با دلیل و مدرک و ارجاع به سایت هودر سعی شده است که پاراگراف به پاراگراف ، خیانت حسین به جنبش سبز از طریق القای خیالات او به بازجو ها نمایش داده شود
با توجه به اينكه سلسله حوادث اخير به درستي در چارچوب تئوري هاي كودتاي مخملي ارزيابي مي گردد ، از محضر عالي اجازه مي خواهد بسيار مختصر در مورد اين شيوه پيچيده و نوين براندازي نكاتي به استحضار برساند. اماّ پيش از آن به فرازي از فرمايشات مقام معظم رهبري در خطبههاي نمازجمعه تاريخي 29 خرداد اشاره مي گردد، كه مؤيد اين مدعي است
یعنی جناب حسین درخشان توانسته فکر مسموم خود را به ذهن خامنه ای هم القا کند
معظّم له چنين مي فرمايد: " ... در داخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد، خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند ، حريم كسب وكار مردم را ناامن كنند ، شيشههاي دكّان مردم را بشكنند ، اموال بعضي از مغازهها را غارت ببرند ، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند، امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت، اين ربطي به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويسهاي جاسوسي غربي و صهيونيست است ، اين كاري كه در داخل ناشيانه از بعضي سرزد اينها را به طمع انداخت.
خيال كردند ايران هم گرجستان است! يك سرمايهدار صهيونيست آمريكايي چند سال قبل از اين، طبق ادعاي خودش كه در رسانه ها و در بعضي از مطبوعات نقل شد، گفت من 10 ميليون دلار خرج كردم در گرجستان و انقلاب مخملي راه انداختم ، حكومتي را بردم ، حكومتي را آوردم ،احمقها خيال ميكردند جمهوري اسلامي ايران و اين ملت عظيم هم مثل آنجاست " .
ملاحظه فرمودید ، جملات این دوسال حسین درخشان از دهان رهبر خارج شده است ، این نشون می ده که فرمایشات حسین درخشان را برده اند خدمت رهبر و در واقع حسین درخشان حتی خامنه ای را شستشوی مغزی داده است
پس از فرمايشات رهبر عزيزمان توجه دادگاه محترم را به ادامه كيفر خواست جلب مي نمايم.
اما كودتاي مخملي نوعي از انواع بر اندازي است كه با كودتاي نظامي در هدف مشترك امّا در شيوه و ابزار كاملا متفاوت است.
در همين رابطه آقاي "رابرت هِلُوي " افسر بازنشسته سازمان سيا و شاگرد دكتر "جين شارپ " در كتاب خود با عنوان "مبارزه عاري از خشونت، تأملي در بنيادها "مي نويسد: "مبارزه عاري از خشونت (يعني همان كودتاي مخملي) تفاوت خاصي با درگيري نظامي ندارد جز در اين مورد كه اسلحه به كار رفته در آن متفاوت ومنحصر به اين روش است ".
يكي ديگر از تفاوتهاي كودتاي مخملي با كودتاي نظامي در فرايند شكل گيري از آغاز تا پايان و مدّت طولاني آن است كه گاهي ممكن است 10 سال يا بيشتر به طول انجامد.
جمله ای از وبلاگ هودر :
چطور روشهای جین شارپ برای راه انداختن شورشهای عمومی توسط اصلاحطلبان بکار گرفته میشد. بابا اینها برانداز بودند، نه اصلاحطلب! من و شما چقدر ساده بودیم
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+جین+شارپ&aq=f&oq=&aqi=
مهمترين نكته اي كه در مورد كودتاي مخملي بايد به آن توجّه داشت اين است كه نظريه پردازان اجير شده توسط سرويسهاي جاسوسي واطلاعاتي غرب طبق سفارش كار فرمايان خود اين شيوه را براي خروج جهان استكبار از بن بست عملي براي سرنگوني نظامهاي مستقل يا ناهماهنگ با هِژمُوني و استيلاطلبي غرب ابداع نمودند كه نتيجه سالها مطالعه وتحقيق ميداني در كشورهاي مختلف كودتاخيز بوده است. اين شيوه بر اندازي بگونه اي طراحي شده است كه با تمسّك به روشهاي به اصطلاح مدني وطي مدّت زمان طولاني بدون آنكه در بين مردم ونظامهاي سياسي كشورهاي هدف حساسيتي جدّي ايجاد كند يكي پس از ديگري مراحل كودتاي مخملي را بصورت خزنده و آرام پشت سر گذاشته ومعمولاً نظامهاي سياسي زماني به خود ميآيند كه كودتاي مخملي به مرحله پاياني خود رسيده و احتمال موفقيت آن بسيار افزايش يافته است.
بروید سایت هودر خان را ببینید تا متوجه بشید چقدر روی نکات بالا تکیه می کرد
از سالها پيش بنيادها و مؤسسات متعددي توسط سرويسهاي جاسوسي وديگر نهادهاي حكومتي كشورهاي غربي به ويژه آمريكا به وجود آمده كه طبق يك تقسيم كار سازماني و متمركز مأموريتهاي مختلفي را با هدف مشترك در اجراي پروژه كودتاي مخملي به عهده گرفته اند. مهمترين اين مؤسسات و بنيادها عبارتند از بنياد سوروس(OSI) ، بنياد راكي فِلِر ، بنياد فورد، بنياد جرمن مارشال فايند، خانه آزادي، شوراي روابطخارجيآمريكا، انجمن سياست خارجي آلمان ومركز مطالعات دموكراسي انگليس.
جناب درخشان چهل و نه بار به این موسسه سوروس اشاره می کند ملاحضه کنید
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+سوروس&aq=f&oq=&aqi=
در تبيين بيشتر اين موضوع لازم است به اظهارات يك جاسوس كه هم اكنون در بازداشت به سر مي برد و با هدف ايفاي نقش درانتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به ايران بازگشته بود، اشاره شود.
وي مي گويد: "در سفري كه به اسرائيل داشتم با موسسه اي به نام مِمري آشنا شدم كه متعلق به كشور آمريكاست ولي در اسرائيل مستقر مي باشد و كارش در زمينه مطالعات رسانه اي خاورميانه است. تلاش اين موسسه مبارزه با فعاليت هاي ضد اسرائيلي است كه در ديگر كشورها صورت مي گيرد. اين موسسه پروژه اي را دنبال مي كند كه هدف آن حمايت از اصلاح طلبان دنياي اسلام از جمله ايران است. مسئول اين پروژه يكي از افسران قديمي اطلاعات ارتش اسرائيل است كه من با او ديداري داشتم. او در اين ديدار به من گفت هدف ما اين است كه تفكراتي مانند تفكرات عبدالكريم سروش را در ايران پرورش و ترويج دهيم. "
نوشته های هودر در مورد موسسه ممری
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+ممری&aq=f&oq=&aqi=
اين جاسوس ادامه مي دهد: "يكي ديگر از موسسات فعال در حوزه ايران موسسه هلندي هيفُوس است كه من ملاقات هايي هم با مسئولين اين موسسه داشتم. اين موسسه ارتباط خوبي با موسسات و NGOهاي داخل ايران دارد و حتي مبلغ 10 ميليون يورو در پايان رياست جمهوري خاتمي در ايران هزينه كرده كه بيشتر آن به جنبش زنان داده شده است. موسسه هيفوس بودجه خود را از طريق رشوه از شركت هاي نفتي هلندي كه مي خواهند از پرداخت ماليات فرار كنند. به دست مي آورد. "
موسسه هیفوس که اشنایان با سردبیرخودم می دانند حسین درخشان چه قدر روی ان مانور می داد
چه قدر می گفت روز از هیفوس پول می گیره و می گفت پول هیفوس نجس هست
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+هیفوس&aq=f&oq=&aqi=
نامبرده در مورد نقش پايگاه راديويي اروپاي آزاد مي گويد: "پايگاه راديويي اروپاي آزاد كه مانند خيلي از موسسات براندازي نرم از زمان جنگ سرد كار خود را آغاز كرده و به سازمان سيا متصل است، زمان جنگ سرد آمريكايي ها براي اينكه به شوروي فشار بياورند از پوشش هاي فرهنگي- سياسي و رسانه اي و از نامهاي زيبايي چون دموكراسي، آزادي و حقوق بشر استفاده كردند و خيلي از موسساتي كه در حال حاضر فعاليت مي كنند، در زمينه براندازي نرم، بازمانده از آن زمان هستند كه راديو اروپاي آزاد هم از اين دسته است. بخش فارسي اين راديو به نام راديو فردا فعاليت مي كند. اين راديو بيشتر اعتراضاتي كه در ايران رخ مي دهد را پوشش مي دهد و به شدت بزرگنمايي مي كند. "
چه قدر بر سر رادیو اروپای ازاد به مهدی خلجی گیر داد
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+اروپای+ازاد+&aq=f&oq=&aqi=
اين جاسوس در ادامه به يكي ديگر از موسسات براندازي نرم به نام "بِرِكمَن " اشاره مي كند و ميگويد: "پروژه گِلُوبال وُيسِز يا همان صداهاي جهاني زير نظر مجموعه اي به نام مركز بركمن در دانشگاه هاروارد انجام مي گيرد. اين پروژه از سال 2004 آغاز شده و من در اولين جلسه آن در هاروارد شركت كرده ام. هدف اين پروژه تمركز بر تمام بلاگرهاي دنيا به خصوص كشورهاي مخالف آمريكا از جمله ايران است تا بتوانند به هدف خود كه ايجاد جنگ رواني در اين كشورها است برسند.
نوشته های هودر در مورد موسسه برکمن البته در این مورد قبل از اینکه طرفدار ا.ن شود ، دو مطلب نوشته است
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+برکمن&aq=f&oq=&aqi=
منابع مالي اين پروژه را بنياد سُورُوس (OSI) تأمين مي كند كه به اكثر موسسات غيردولتي در دنيا كمك مالي مي دهد. مدير اين پروژه فردي به نام "اتان زوكِرمَن " است. او يك آمريكايي است كه قبلا در بنياد سوروس فعاليت داشته، او بر روي استفاده از اينترنت براي براندازي نرم در كشورهاي مختلف خيلي كار كرده و با نهادهاي اطلاعاتي امنيتي آمريكا نيز رابطه دارد. "
بارها وی به موسسه سوروس اشاره کرده بود و مراکزی که از ان کمک مالی می گیرند
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+سوروس&aq=f&oq=&aqi=
وي چنين ادامه مي دهد: "مركز بركمن توسط شخصي به نام "جان پالْفِري " اداره مي شود كه خودش مدعي بود دايي او كِرميت روزولت كودتاي 28 مرداد را مديريت كرده است. "
نامبرده در اشاره به نقش آمريكا در طرح براندازي نرم مي افزايد: "آمريكا براي طرح براندازي نرم از تئوريسين هاي مختلف از جمله "جين شارپ " كه 50 سال از عمر خود را در موسسه اش صرف كرده تا طرح استفاده از نقاط ضعف حكومت ها براي براندازي نرم را شناسايي كند، استفاده ميكند. در وب سايت اين موسسه متون و روش مبارزه مسالمت آميز شايد به 20 الي 30 زبان زنده دنيا آموزش داده شده است. البته اين زبانها آلماني، فرانسوي و يا اسپانيايي نيست بلكه به زبانهاي برمه اي، چيني، عربي، فارسي و ... است كه آمريكا دوست دارد در كشورهايي كه به اين زبانها گويش دارند انقلاب نرم صورت بگيرد.
دراین جا ذکر می کنه که چگونه جین شارپ روشهای براندازی را به اصلاح طلبان یاد می داد
افراد ديگري مانند "مارك پالمر " رئيس موسسه "كُنُوس " نيز در مورد ايران خيلي تحقيق كرده اند. آنها حتي 2- 3 سال پيش كلاس هايي را تشكيل دادند و يكسري از فعالان 2 خردادي مانند عماد باقي را دعوت كرده و دوره هاي براندازي نرم را به آنها آموزش دادند. "
در مورد مارک پالمر اشاره می کند او سفیر سابق امریکا در مجارستان بوده و معلم کلاس براندازی نرم
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+مارک+پالمر&aq=f&oq=&aqi=
رياست محترم دادگاه
تا كنون پروژه كودتاي مخملي در چند كشور به مورد اجرا گذارده شده كه اكثراً با موفقيت انجام شده امّا در مواردي هم ناكام مانده است. ازجمله كشورهايي كه كودتاي مخملي در آنها با موفقيت اجرا شده عبارت است از گرجستان، لهستان، چك ، كرواسي ، صربستان ، اوكراين و قرقيزستان ، در اكثر اين كشورها كودتاي مخملي در بستر يك انتخابات شكل گرفته و مشابهتهاي فراواني با پروژه شكست خورده كودتاي مخملي ايران كه به بهانه انتخابات دوره دهم رياست جمهوري مرحله پاياني آن كليد خورد داشته اند البته اين توطئه با هوشياري مردم بيدار و هميشه در صحنه و برخورد قاطع و به موقع دستگاه هاي انتظامي و امنيتي مقتدر كشورمان سركوب گرديد.
جاسوس بازداشت شده در پاسخ اين سؤال كه آمريكا براي براندازي نرم در ايران از چه مدلي استفاده كرده گفت: "اين مدل مبتني بر انتخابات است وزمان آغاز آن حداقل 2 سال قبل از برگزاري يك انتخابات شروع مي شود .آنها ابتداء شروع به برنامه ريزي كرده ونامزد مورد نظر خودشان را انتخاب ميكنند بطور نمونه آقاي ساكاشويلي- رئيس جمهور فعلي گرجستان -كسي نيست كه يك شبه در دنياي سياست سبز شده باشد اين فردبورسيه "فول برايت " متعلق به وزارت خارجه آمريكاست. او سالها در اين كشور تحصيل كرده وبراي اين روزها تربيت شده است .پس از تعيين نامزد مورد نظر به شدت روي او سرمايه گذاري اجتماعي مي كنند. به اين صورت كه افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم به صورت شبكه اي - مدل تجاري ، گلدكوئيستي - مي پردازند كه روش ثابت براي يارگيري در كمپين هاست . بعد از اين مرحله سمبل ونماد گرافيكي ورنگي براي اين نامزد انتخاب مي كنند وشروع به آماده سازي افكار عمومي جهت رأي دادن به نامزدشان مي كنند. از طرف ديگر قبل از انتخابات خودشان را آماده مي كنند تا اگر انتخابات را واگذار كردند شروع به تشكيك در انتخابات كنند واعلام نمايند كه تقلب صورت گرفته است واصل مشروعيت حاكميت را زير سؤال مي برند وشروع به اعتصاب مي كنند ودر نهايت انتخابات را ابطال كرده ويا مجدد با نظارت ناظران خارجي انتخابات را برگزار مي كنند كه در نهايت نامزد مورد نظرشان پيروز مي شود. "
نامبرده ادامه مي دهد: "اين فرايند در كشورهاي گرجستان ، صربستان ، اوكراين و كرواسي انجام شده و به نتيجه هم رسيده است. نكته قابل توجه اينكه همان متون آموزشي كه در صربستان مورد استفاده قرار گرفته به فارسي ترجمه شده وبا تغييرات كمي در ايران مورد استفاده قرار گرفته است. اين موارد بستگي به آداب ورسوم ، فرهنگ ومذهب جامعه دارد. مهمترين عوامل اجرايي اين انقلاب جوانان هستند كه سرمايه گذاري خوبي بر روي آنها صورت مي گيرد .بر روي انرژي جوانان حساب مي شود. زيراآنان تنها افرادي هستند كه 2تا3 ماه از زندگي خود را بدون پول ، وقف انتخابات مي كنند. "
وي چنين مي افزايد: "كودتاي مخملي ايران خيلي شبيه انقلاب مخملي صربستان است ، در آن كشور گروهي بنام "اُوتْ پُور " "OUTPOR " كه گروهي دانشجو بودند ابتداء شروع به عضو گيري كردند كه شباهت زيادي به موج سبز در ايران داشت. در جزوه آموزشي كه بر روي سايت آلبرت انيشتاين قرار گرفته نكته اي به نام "موقعيت دشوار " وجود دارد كه از مهمترين روشهاي استراتژيك است و حكومتها را در شرايطي قرار مي دهد كه نتوانند با معترضان برخورد كنند. در اين نكته آمده كه اعتراضات بايد زير پوشش عادتهاي مذهبي قرار بگيرد و حركاتي مانند پياده روي در خيابان را انجام دهيد كه هيچ دولتي نمي تواند از آن جلوگيري نمايد. در انتهاي اين جزوه آموزشي اشارهاي به چند حلقه فيلم آموزشي شده كه پيرامون انقلاب صربستان است و حتي فيلم ها به زبان فارسي دوبله شده و بر روي وب سايت ها قرار گرفته است.
جزوه ديگري نيز وجود دارد كه در مورد نحوه تسخير مكانها و ساختمان هاي حساس شهر است و در آن آموزش مي دهد كه گروه هاي معترض چگونه بتوانند مراكز مهم را تصرف كنند.
لازم است در اينجا به نكته مهمي در محضر دادگاه اشاره نمايم و آن اين است كه فيلم آموزش كودتاي مخملي صربستان كه به فارسي ترجمه گرديده توسط فردي به نام نادر صديقي ويراستاري و باصداي وي روايت شده است. اين فرد كسي است كه اولين بار آقاي كيان تاج بخش را به آقايان حجاريان و تاج زاده معرفي مي نمايد. آقاي تاج بخش در مورد نقش آقاي نادر صديقي مي گويد: "نقش آقاي نادر صديقي و اينكه چه كسي مرا به او معرفي كرده و او به سفارش چه كسي مسئول وصل من به آقاي حجاريان و تاج زاده گرديده برايم گنگ است. "در حال حاضر نامبرده متواري مي باشد.
فرمایشات هورد در مورد کیان تاج بخش
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+کیان+تاج+بخش&aq=f&oq=&aqi=
اين جاسوس بازداشت شده كه بنا به دلايل امنيتي فعلا از اعلان نام وي معذوريم معتقد است براندازي نرم يا همان كودتاي مخملي داراي سه بازوي فكري، رسانهاي و اجرايي است و تصريح مي كند: "هر كدام از بازوهاي كودتاي مخملي با تعدادي از موسسات و بنيادهاي آمريكايي ارتباط دارند و در واقع نوعي تقسيم كار صورت پذيرفته است. "
او در اين رابطه مي گويد: "در مثلث براندازي (بازوي فكري، بازوي رسانه اي و بازوي اجرايي) هر كدام از موسسات آمريكايي فعاليت خاصي را انجام مي دهند كه در ايران نيز يكسري افراد با آنها همكاري دارند. مهمترين آنها موسسه اي است به نام "هوفر " كه زير نظر دانشگاه استن فورد و در زمان جنگ سرد تشكيل شده است.
اين موسسه پروژه اي به نام "دموكراسي در ايران " را در دستور كار قرار داده كه زير نظر سه عنصر امنيتي به نام هاي: عباس ميلاني، لِري دايمِند و مايكل مك فور اداره مي شود.
عباس ميلاني در زمان محمدرضا پهلوي به دليل فعاليت در گروه هاي چپ دستگير مي شود. او بعدها به يك سلطنت طلب دو آتيشه تبديل مي شود به طوري كه پس از انقلاب يكي- دو سال در ايران زندگي مي كند اما پس از چندي كشور را به مقصد آمريكا ترك و در آنجا كتابهاي متعددي را به نگارش در مي آورد و در اين كتابها از دستاوردهاي رژيم پهلوي تقدير مي كند. او كم كم به يكي از رهبران اپوزيسيون تبديل شد كه با ديگر رهبران اين جريان يك تفاوت عمده داشت و آن رابطه با عناصر اصلاح طلب داخلي بود. "
اين جاسوس بازداشت شده مي افزايد: "پروژه "دمكراسي در ايران " پيرامون فرهنگ عامه مردم ايران مانند موسيقي، وبلاگها و مسائل جنسي كار مي كند.
بخش دانشجويي اين موسسه بسيار فعال است و افرادي مانند خانم حقيقت جو، آرش نراقي (از حلقه كيان و نزديك به سروش) در كنفرانس هاي آنها سخنراني مي كنند. در داخل ايران نيز افرادي كه به حزب كارگزاران سازندگي نزديك هستند با اين موسسه همكاري دارند.
در یکی از پستها هودر می نویسد : ارش نراقی جدیدترین کشف عباس میلانی
http://www.google.com/search?hl=en&q=site:http://i.hoder.com+آرش+نراقي+&aq=f&oq=&aqi=
به طور نمونه عطريانفر در هر مجله يا روزنامه اي كه كار مي كند از عباس ميلاني تحت پوشش يك تاريخ نگار مصاحبه مي كند. اهميت عباس ميلاني براي "سيا " از رضا پهلوي هم بيشتر است زيرا او با اصلاح طلبان رابطه خوبي دارد و حتي تمام هزينه هاي مالي اكبر گنجي در خارج از كشور را نيز او تأمين مي كند. "
یادتون هست که توی چلغوز نوشته بود گنجی با میلانی ازدواج کرد
سلام، به نکتهٔ خیلی خوبی اشاره کردی. اما به نظر من محال است که حسین درخشان بتواند این آدمهای کلله گنده رو که شما میگویید تحت تاثیر قرار بده. به نظر من چیزی که کاملا مشهود است اینکه درخشان حقوق بگیر وزارت اطلاعات هست و تمام اینکارها برای روزی مثل الان بود که از او استفاده کنند علیه مردم. حالا خواهی دید که اگه کار یکم بیشتر بیخ پیدا کنه میاورندش توی تلوزیون و یک دادگاه خنده داره دیگر رو راه میندازن. حسین درخشان یک مامور و هرکی هم اینرو نفی کنه خودش ممکن که مامور جمهور اسلامی باشه!
ReplyDelete